داستان این فیلم درمورد اپتومتریستی مجرد میباشد که با دختری نوجوان کره ایی ارتباطی عمیقی بر قرار کرده در حالی که به او آموزش بازی کردن گلف می دهد و …

داستان فیلم به زندگی سنتی 4 زن که در شمال کارولینای آمریکا سکونت دارند و حضور آنها در اجتماع میپردازد .

داستان یک زن و دخترش که به طور مداوم از شهری به شهری دیگر سفر کرده اند. اما جدیدترین خانه آنها ممکن است متفاوت از دیگران باشد.

سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم 2 تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه،دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره،قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه.

هنگامی که به مارتین بوکسور زندان جورج "چکش" آزادی برای مبارزه در المپیک 1984 پیشنهاد می شود، او برای محافظت از زنی که دوستش دارد، نه می گوید و بهترین دوستش را مجبور می کند تا معنای واقعی وفاداری را بیاموزد.